آرتین 23 ماهه
آرتین کوچولوی من کلی بزرگ شده. مـــــــــــــرد شده واسه خودش.بدو بدو میکنه. از بلندی ها می پره پایین. از پله ها ایستاده بالا و پایین میره.خودش سوار سه چرخه اش میشه و دیگه گیر نمیکنه.کوچه مامانی اینا و بابابزرگ اینا و خونه خودمون رو میشناسه.وقتی عطسه میکنه دستشو میذاره جلوی دهنش. ...و اما غذا خوردنش کامکان مثل سابقه. به زور میخوره و عاشق شیر هست.از نون پنیر خوشش میاد. تغییـــــــــــــــرات لغتـنامه آرتین : آآآآ پس ( هندوانه ) - اِ میز ( خونه مون ) - مَنی ( پنیر ) - دادا ( نون و بربری ) - دوویی ( برنج ) - بُپ ( توپ ) - بات ( ترکید) - آنّا (آنا ) - نایی ( نیر ) - جیزیت ( کلید ) - آپ ( فاب. پودر رختشویی ) -...
نویسنده :
مامان آرتین
14:21
1 الی 3 تیر( یک مسافرت سه نفره)
سه روز رفتیم یه هوایی عوض کنیم.خوش گذشت خیلی .هوا هم خوب بود.مخصوصا سرعین که یخ زدیم.آرتین رو شبها با پالتو می خوابوندم.آرتین پسر خوبی بود و زیاد شلوغ نکرد. من عاشق این عکسم... ( پایینی ) راهروی هتل فرش شده بود و آرتین بدون دمپایی راه می رفت ... سرعین - آلوارس ...
نویسنده :
مامان آرتین
13:35